ماحصل گفتمان مبتنی بر دال حاکمیت

ماحصل گفتمان مبتنی بر دال امنیت و توطئه و احساس ترس قطعا ترویج و شیوع همه گیر آن میان آحاد جامعه تحت تاثیر گفتمان می گردد و بینش و نگاه شما به جهان بیرونی را برساخته به نحوی می سازد که واقعیت را از لنز گفتمان می بینید و هر آنچه را که می بینید واقعیتی بدیهی خطاب می کنید و می فهمید.

 

در نتیجه نحوه عمل و عکس العمل شما شکل می گیرد و بسان تلقین کردن حتی اگر اوضاع آنگونه که فکر می کنید هم نباشد اما روند رفتار مبتنی بر گفتمان تان باعث شکل گیری اسلوبی می شود که گفتمان جمهوری اسلامی را در موضع تقابل و تخاصم با غرب، اعراب،اسراییل ، شوروی و کل جهان قرار داد!

 

صدالبته برای طرف مقابل نیز محتملا همین مسایل برقرار بوده همانند فهم اعراب از دال صدور انقلاب ایران که باعث احساس عدم امنیت در آنان می گردید....!

 

*براساس اسناد از آرشیو خارج شده شوروی و امریکا عملا این دو حکومت در اوایل انقلاب بیشتر از آنکه به فکر سرنگونی انقلاب ایران باشند ، سر و دست می شکستند برای آنکه از یکدیگر پیشی بگیرند در کاسه لیسی انقلابیون و برقراری مجدد روابط اما طرف انقلابی فهم گفتمانی اش بر دشمنی بنیادی استوار گردیده بود و همان فهم را در روابط بکار میگرفت

 

#گفتمان 

#realpolitic

بازتولید مکرر گفتمان

با بازتولید مکرر این #گفتمان و چنین درک گفتمانی است که در روح امثال محمود احمدی نژاد برساختی از واقعیت را شکل می دهد که قطعنامه های بین المللی را کاغذ پاره بخواند چرا که واقعیت را از لنز گفتمانی می بیند که سالهاست در جمهوری اسلامی آنگونه که خود می خواهد تبیین می شود و به عنوان امر بدیهی پذیرفته شده است.

 

اما آیا کار به همینجا ختم می شود؟ خیر!

 

وقتی تحریم ها می توانند به راحتی با شکستن کوزه شکل گرفته از واقعیات به ظاهر بدیهی گفتمانی که قطعنامه ها را کاغذپاره میخواند چونکه اصولا نهادهای بین المللی عامل سلطه هستند، پرده بردارند گفتمان اسلام گرایی انقلابی از داخل دچار شکاف می شود و یکسری خرده گفتمان ها در آن شکل می گیرد که آنگاه نوبت به طیفی از عوامل اجرایی می رسد ( حسن روحانی و ظریف و....) که اولا با استفاده از آب گل آلود ماهی برای خود بگیرند دوما نظریه ای جدید از نقش سازمان های بین المللی و عهدنامه ها را مطرح کنند که 180درجه با نگاه اولیه آیت الله خمینی می تواند متفاوت باشد.

اینجاست که جنگ گفتمانی تشدید می شود میان عناصری که در داخل نظام جمهوری اسلامی پذیرفته شده هستند اما معانی متفاوتی از یک دال واحد دارند

ایرانگرایان‌ اسلامگرا و ‌ایرانگرایان سکولار ۲

#تکمیلی 

#قسمت_دو

 

✍🏼 البته ما کسی را به درگیری با جریان مقابل تشویق نمیکنیم و درگیری در شرایط فعلی را یک خطر میدانیم چرا که اولویت های مهمتری فعلا وجود دارد 

 

اما اما اما 

با توجه به گسترش جریان فکری ایران گرای سکولار، لازم است که دوستان حزب اللهی کمی در مورد این جریان دست به عصا تر حرکت کنند 

 

اینکه براندازی ضد وطن به جریان ایرانگرای سکولار بپیوندد قطعا برای وی پیشرفت محسوب میشود و دمش هم گرم 

اما پیوستن یک ایرانگرای اسلامگرا به جریان فکری ایران گرای سکولار، از نگاه اسلامی که به آن معتقد است، قطعا پسرفت است.

 

شاید عده ای بیایند و از این به عنوان حسادت ایرانگرایان اسلامگرا به ایرانگرایان سکولار برداشت کنند!

اما این حقیقتا نگاه کوتاه بینانه ای نیست؟

صرفا نگرانی مان بابت کم رنگ شدن چیزی که بهش عشق می ورزیم را مطرح میکنیم

این دیگر چه تهمت های نا رواییست؟

 

عده‌ای هم تا چنین مسائلی مطرح میشود، مسئله ی "جذب حداکثری" را مطرح میکنند 

 

سوال این است، اگر قرار بود برای جذب حداکثری از اسلامگرایی به سمت سکولاریسم پیش برویم،مگر در این ۴۲ سال خودمان را مسخره کرده ایم که حکومت اسلامی تشکیل داده ایم؟

میتوانستیم همچون بولیوی و کوبا و ونزوئلا و ... حکومت سکولار تشکیل بدهیم و همزمان با امپریالیسم هم بجنگیم!

 

جذب حداکثری به چه قیمتی؟

به قیمت زیر پا گذاشتن اصول خود؟

 

اینکه دیگر جذب او به تو نیست،جذب تو به اوست!

اگر اصول زیر پا گذاشته شود یعنی خالی شدن از درون.

 

اگر میخواهید اینگونه جذب حداکثری کنید، توصیه میشود بندر انزلی را به پاتایا تبدیل کنید،جذبش بیشتر است!

 

*الان نه،ولی رو در رویی این دو طیف پس از دفع تهدیدات خارجی، قطعی و اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.

 

وای به حال خوش خیالان 

 

                                           و من الله التوفیق 

 

ابتلای ترامپ و انتخابات

ابتلای ترامپ چه تاثیری بر آمریکا و انتخاباتش داشت

 

🔸️دونالد ترامپ و همسرش کرونا گرفته اند.

وی اولین رهبر سیاسی یک کشور نیست که به این ویروس مبتلا شده و قبل از آن نیز نخست وزیر انگلستان به این بیماری دچار شده بود.

 

🔸️بسیاری از مخاطبان سوال می کنند تکلیف آمریکا و انتخابات چه خواهد شد که به صورت کوتاه بدان خواهم پرداخت.

 

1️⃣ در قانون اساسی آمریکا وقتی یک رییس جمهور از انجام وظائف خود ناتوان شود و قدرت تصمیم گیری و اداره کشور نداشته باشد ، معاون اول او کفیل ریاست جمهوری خواهد شد و این امر در گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده است. برای مثال در دوره ریگان ، زمانی که وی عمل جراحی کرد معاونش جرج بوش پدر کفیل شد، یا در دوره بوش پسر ۲ بار دیک چنی وظایف رییس جمهور را برعهده گرفت.

 

2️⃣ انتخابات آمریکا پابرجاخواهد بود چرا که یک دولت حتی یک روز بیش از موعد مقرر نمی تواند بر مسند قدرت باقی بماند و اگر رییس جمهور فوت کند یا اتفاقی برایش رخ دهد معاون او تا پایان دوره، مسئولیت های وی را عهده دار خواهد بود.

 

3️⃣ حداقل ترامپ ۲ هفته در قرنطینه باقی می ماند و برنامه انتخاباتی او تحت الشعاع قرار خواهد گرفت و سفرهای انتخاباتی اش تعطیل می شوند و مناظره ۱۵ اکتبر با جو بایدن نیز به احتمال زیاد لغو می شود‌.

 

4️⃣ ناتوانی در کنترل ویروس کرونا توسط دولت که حتی به رئیس جمهور هم سرایت کرده ، اتفاق خوبی برای جمهوری خواهان نخواهد بود زیرا ترامپ و حامیانش به کرات اصول بهداشتی را رعایت نکرده و معمولا ماسک به همراه نداشتند .

 

 5️⃣ در مورد تاثیر ابتلای رییس جمهور به کووید ۱۹ و نتایج انتخابات نمی توان زود قضاوت کرد چرا که ممکن است سوپرایز اکتبر ترامپ واکسن کرونا باشد و او خود برای سوپرمن بازی هایش از این واکسن استفاده کند تا از آن بهره تبلیغاتی ببرد. البته ممکن است عکس این قضیه هم صادق باشد‌.

 

🔸️در هر حال روزهای پیش رو عاقبت انتخابات را بهتر برایمان روشن خواهد کرد.

 

ایرانگرایان اسلامگرا و ایرانگرایان سکولار ۱

#تحلیل

#قسمت_یک

 

✍🏼 ایرانگرایان اسلامگرا و ایرانگرایان سکولار 

 

ابتدا باید عرض شود، مقصود از این نوشته، نه تخریب کسی ست و نه حمایت از کسی.

در این نوشته صرفا به بیان مسائلی خواهم پرداخت که به نظر می رسد، از چشم اکثریت دور مانده و چندان توجهی به این موضوع نشده است‌.

 

همانطور که مستحضرید در روز های اخیر شاهد بحث و جدل های گسترده ای بین طیفی از حزب اللهی ها و ایرانگرایان سکولار بوده ایم.

 

علت اصلی این بحث، چیزی نبود جز انتخابات پیش رو.

 

تقریبا میتوان گفت،این جدل ، یک آتش زیر خاکستری بود که بالاخره باید بلند میشد ،چنان که شد و بیشتر هم خواهد شد.

 

بیایید از مسئله ی انتخابات کمی فاصله بگیریم.

 

سوالاتی که در این تحلیل مطرح خواهد شد، سوالاتی فرا انتخاباتیست و پایه های دو گفتمان مذکور را شامل میشود.

 

مخاطب اصلی این تحلیل ، طیف حزب اللهی دغدغه مند اسلام میباشد.

 

سوال...

سوالی که در وهله ی اول مطرح است، این است که چرا از چند سال پیش تا همین هفته های اخیر ، یک شبه اتحادی بین جریان ایران گرایی سکولار و ایران گرایی اسلامگرا شکل گرفته بود؟

 

پاسخ: دفع تهدیدات خارجی برای حفظ منافع ملی 

 

تاریخ نشان داده ، طیف های مختلف یک کشور با هر عقیده و تفکری، معمولا به هنگام مواجهه با تهدیدات خارجی، با یکدیگر متحد می شوند.

 

اما سوال اصلی اینجاست 

پس از دفع تهدیدات خارجی، چه میشود؟

آیا جریان ایران گرای سکولار و گاها ضد اسلام ، جریان ایران گرای اسلامگرا را در ساختار قدرت تحمل خواهد کرد ؟

آیا جریان ایرانگرای سکولار ، بر قوانین اسلامی و اصول اسلامی و فرهنگ اسلامی تمکین خواهد کرد؟

 

برعکس نیز هم.

آیا جریان ایرانگرای اسلامگرا ، از عقاید و اصول و قوانین اسلامی خود کوتاه خواهد آمد تا جریان ایرانگرای سکولار راضی شود ؟

 

پاسخ این سوال ، چندان سخت نیست‌.

اگر این دو طیف واقعا بر عقاید خود یعنی سکولار ها بر سکولاریت و اسلامگرا ها به اسلامیت اعتقاد عمیق و راسخ داشته باشند، قطعا همدیگر را تحمل نخواهند کرد.

 

برای مثال،همین انتخابات ۱۴۰۰ را بنگرید  

خطر جریان اصلاحات برای جریان انقلابی نسبت به انتخابات ۹۲ و ۹۶ کمتر شده .

جریان انقلابی و اقتدار گرا احساس میکند شانس بیشتری برای پیروزی دارد.

 

مشاهده کردید؟ همینکه تهدید خارجی(جریان اصلاحات) کم رنگ شد ، اختلافات بین جریان ایران گرای سکولار و ایران گرای اسلامگرا بروز کرد!

 

حالا الان که تهدید خارجی(اصلاحات) کم رنگ شده، آن دو جریان مذکور اینگونه به جان هم افتادند. فردا انشالله پس از ریشه کن کردن تهدیدات خارجی(اصلاحات و امپریالیسم و صهیونیسم)، این دو جریان چگونه به جان هم خواهند افتاد ؟

 

یک سوال از برخی اعضای جریان ایران‌ گرای اسلامگرا ؛

آیا مسخ جریان ایرانگرای سکولار شدن و ذوب شما در آن عاقلانه است؟ که ناگاه به خود آیید و ببینید هیچ چیزی از اسلامتان نمانده!

 

اعتراف همین یک هفته پیش یکی از مبلّغان جریان ایرانگرای سکولار مبنی بر "استفاده ابزاری از جریان حزب اللهی" نیز که جای خود دارد ...

 

بعله،ابزار شدن برای اهداف خود،شاید چیز بدی نباشد. اما در حالت فعلی به نظر می رسد بخشی از جریان ایران گرای اسلامگرا نه در راه ایران قدرتمند اسلامی ابزار شده بلکه در راه ایران قدرتمند سکولار ابزار شده.  

 

شخص عزیز حزب اللهی،آیا از این ابزار شدن، راضی هستی؟

 

ادامه دارد ...