دختر آسمانی

دختر آسمانی

دختر آسمانی

دختر آسمانی

دختر آسمانی

وبلاگ دختر آسمانی

درون گرایی و برون گرایی

🔺 باید به خاطر داشت که واژه‌های درونگرا و برونگرا در لغت به معنای چرخش توجه به درون یا بیرون است. همچنین این دو رویکرد تغییر جهت نخواهند داد مگر آنکه در مقابل حرکت آنها مانع و سدی ایجاد شود.

 

یک روح ممکن است طی زندگیهای متوالی بدون آنکه گرایشی به درون و یا بیرون داشته باشد، با آرامش و متانتی که مختص حیوانات است، به مسیر خود در همان جهت پیشین ادامه دهد.

 

اما فرضاً در زندگی نوزدهم، اتفاقی باعث شود که او به سمت درون گرایش پیدا کند. مثلاً پای لنگ یا جسمی ناتوان امکان هم‌پایی با دیگران در زمینه فعالیتهای اجتماعی و برونگرایانه را از او بگیرد. این تمایل به درون در آغاز به عنوان مکانیسمی جبرانی چیز خوبی به نظر می‌آید.(هرچند ممکن است برای او ناخوشایند باشد) چنین گرایشی باعث می‌شود قدرت تحیل فرد افزایش یابد، سیستم ارزش‌گذاری‌اش تغییر کند و درکی دیگر نسبت به واقعیتهای غیرمادی به دست آورد. اما اینرسی حرکت، او را در این جهت جدید استوارتر می‌سازد تا آنکه برج عاجی برای خود بنا می‌کند که از پنجره آن بقیه جهان بی‌ارزش و بی‌نیـاز از توجه به نظر می‌رسد.

 

حس انزواطلبی و برتر دیدن خود نسبت به دیگران، او را هرچه بیشتر منزوی کرده و روحیه‌ای منفی‌گرا، غیرفعال و مردم‌گریز به او می‌بخشد. چنینن گرایشاتی با شدت و حدت فراوان در زندگی بیستم و بیست و یکم نیز او را دنبال می‌کند تا آنکه سرانجام شرایط ناخوشایند و کارماهای انباشته شده و تسـویه نشده در قبال دوستان حذف شده، برای او وضعیتی بغرنج و غیرقابل تحمل به وجود آورده و موجب می‌شود روح جهت توجه‌اش را تغییر دهد. این وضعیت با قیاسی ساده و ناکامل، مانند ناخن انگشت پائی می‌ماند که به علت بی‌توجهی و تنبلی صاحب آن، آنقدر در گوشت پا فرو می‌رود که درد ناشی از آن از تحمل شخص خارج شده و سرانجام او را وا می‌دارد که به پزشک مراجعه کند.

 

به بن بست رسیدن در زندگی بیست و دوم، او را مجبور می‌کند که تلاشهایی اغلب بی‌نتیجه در جهت گرایش به جمع و برونگرایی از خود نشان دهد.

 

در زندگی بعدی این انگیزش به دلیل زندگی زمینی و نیز زندگی میان دو زندگی، دارای نیروی محرکه شده و با افزایش این نیرو، در زندگی‌های بیست و چهارم و بیست و پنجم، روح سرانجام در زندگی بیست و ششم، گرایشاتی کاملا برونگرایانه و اجتماعی پیدا می‌کند. اما اکنون دوران تعیین‌کننده دیگری فرا رسیده است. آیا او قادر است این قابلیت را در خود حفظ کرده و به دام زیاده‌روی و خودبزرگ‌بینی نیفتد؟ همان‌گونه که افراط در درونگرایی ممکن است عزت نفس را در روح سرکوب کند، تمایلات افراطی برونگرایانه نیز، حس رضایت از نفس و رضایت خاطر را در روح از بین می‌برد و بنابراین در زندگی بیست و ششم، موجود نسبت به لیاقتها، توانایی‌های اجتماعی و اعتماد به نفس خود غره شده، به خودبینی، غرور و خوشگذرانی می‌گراید.

 

خودخواهی به دنبال خود #کارما می‌آورد. بنابراین در زندگی بیست و هفتم و هشتم او را موجودی دارای مکنت و مقام می‌یابیم که کم‌کم در حال کسب گرایشاتی درونگرایانه است و بواسطه چنین تضادی دچار مشکلات عصبی شده است.

 

#درون‌گرائی #برون‌گرائی

#زندگی‌های_گذشته

  • Erfan Namvar

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی